مناسبتی

دارم امید که از لطف کنی مهمانم

گزیده ای از سخنان استاد اصغر طاهرزاده برای ماه رمضان

ـ شما یک وقت دوست داری بگویی «خدایا»، چرا؟ چون تمام دلت طالب خداست. می‌خواهی بگویی خدا و در خدا گفتنت بمانی، می‌بینی حالی به تو دست داد، نفس اماره می آید و می‌گوید: چقدر خوب است، بگو خدا، تا مشکلاتت حل شود. چه کسی وسط آمد؟ نفس اماره. برای این‌که کار می‌خواهیم  می گوییم خدا! یعنی ذوق حضور و ارتباط با حق را از ما می‌گیرد. نفس اماره حتی وقتی با خدای‌مان حرف می‌زنیم وسط می‌آید و همین ارتباط ما با خدا را به نفع خودش تمام می‌کند. ببینید چیز دیگری برای ما می‌گذارد؟! یعنی وقتی هم که آدم می‌خواهد با خدای خود ـ یعنی همه آرزویش ـ ارتباط پیدا کند، نمی‌گذارد. آن وقت با آمدن نفس اماره ما از چه چیزی محروم می‌مانیم؟ از خدا. چه کسی محروم می‌ماند؟ ما.

... (بقیه مطلب را در ادامه بخوانید و یا با کلیک بر روی تصویر زیر، آن را دریافت نمائید.)

ادامه نوشته

سفرنامه

بهترین هدیه عمرم

تركيب بند امام سجاد(ع) را با چشماني اشك آلود جلو قبور ائمه بقيع(ع) به محضرشان تقديم كردم. صداي طلبه‌هاي وهابي مي‌خواست حواسمان را پرت كند؛ ولي به لطف امام حسن(ع) همه در حال خودشان بودند و زير لب زيارت نامه مي‌خوانند و آرام آرام اشك مي‌ريختند.

... (بقیه مطلب را در ادامه بخوانید و یا با کلیک بر روی تصویر زیر، آن را دریافت نمائید.)

ادامه نوشته

داستان کوتاه

تنها خدا داند علی کیست

ـ راه که خلوت شد، بغلش کرد. گفت:«فدایت شوم.»

علی بهت زده بود. محمد، علی را بغل گرفته بود. اشک می‌ریخت و می‌گفت:«پدرم فدای شهید تنها.»

پرسید:«یا رسول الله چرا گریه می‌کنی؟»

پیامبر خیره شد به چشم‌هایش، گفت:«این مردم کینه‌ی تو را دارند، اما کینه‌های بدر و احد را تا بعد از من بیرون نمی‌ریزند.»

... (بقیه مطلب را در ادامه بخوانید و یا با کلیک بر روی تصویر زیر، آن را دریافت نمائید.)

ادامه نوشته

داستان

چراغ

دکتر، دکتر که نبود. قبلا توی بیمارستانی کار می‌کرد و تجربه‌هایش زیاد بود. همه‌ی اهل روستا به حرف‌هایش ایمان داشتند. دخترک توی رختخواب دراز کشیده بود و تندتند نفس می‌کشید. بدنش گرم‌تر از همیشه بود! دکتر وسایلش را جمع کرد، می‌خواست زودتر برود .

ـ مش‌سیف‌الله، هر طوری هست خانه را گرم نگه دارید تا فردا. اگه زنده ماند، بفرستیدش شهر.

... (بقیه مطلب را در ادامه بخوانید و یا با کلیک بر روی تصویر زیر، آن را دریافت نمائید.)

ادامه نوشته

خیمه خورشید سوخت

خیمه خورشید

بادها

نوحه‌خوان

بیدها

دسته زنجیرزن

لاله‌ها

سینه‌زنانِ حرمِ باغچه

... (بقیه مطلب را در ادامه بخوانید و یا با کلیک بر روی تصویر زیر، آن را دریافت نمائید.)

ادامه نوشته

یادداشت ها

اللهم لبیک...

 وارد مسجد که شدم گیج می‌زدم، به خاطر رشته‌ام محو ساختمانش شده بودم. محو بزرگیش، طرح اسلیمیش.

نگاهم  به چندتا از همسفرام افتاد. آروم اشک می‌ریختند سرشون پایین بود. روشون نمی‌شد اشکشون رو کسی ببینه. تازه دو زاریم افتاد. بدنم یخ کرد. فهمیدم کجا رسیدم.کتاب حج دکتر از دستم افتاد. حرفاش تو گوشم بود. صدای لبیک تو فضای مسجد پیچیده بود. خم شدم که کتاب رو بردارم وقت بلند شدن نگاهم به اطراف افتاد همه یک‌دست سفید پوش، بی‌غل و غش.

... (بقیه مطلب را در ادامه بخوانید و یا با کلیک بر روی تصویر زیر، آن را دریافت نمائید.)

ادامه نوشته

مدیحه ای برای ابراهیم

 کی یر کگور فیلسوف مسیحی تأثیر گذاری است که « ایمان» را وارد فلسفه غرب کرد و آن را به جنگ «عقل» انداخت. کاری نداریم؛ درست و غلطش را فیلسوفان معاصر بحث کرده اند و هر کس خواست برود بخواند. این متن از مهم‌ترین کتاب او ترس و لرز انتخاب شده که چون تصویر شکوهمندی از توحید ابراهیمی نشان می‌داد و ما هم به مذاق‌مان خوش آمد گفتیم این ذوق و شوق را با شما هم در میان گذاریم.

... (بقیه مطلب را در ادامه بخوانید و یا با کلیک بر روی تصویر زیر، آن را دریافت نمائید.)

ادامه نوشته

بزرگان

یک جای کار گیر دارد

همه ما کم و بیش، با شدت و ضعف این را در خود تجربه کردیم و تجربه می‌کنیم. می‌رویم، یک کار خیری را انجام دهیم، ولی نمی‌توانیم، نمی‌شود! حالا یا نماز شب است، یا پرهیز از هر حرفی است، یا پرهیز از هر خاطره‌ای است، یا از خیالی است؛ کار، کار بدی است، می‌دانیم. می‌خواهیم ترک کنیم، امّا نمی‌توانیم! بعضی از کارها، کار خیلی خوبی است؛ می‌خواهیم انجام بدهیم، ولی نمی‌توانیم. این «نمی‌توانیم» که خود ما می‌گوییم، بعضی‌ها هم می‌گویند، راست است.

... (بقیه مطلب را در ادامه بخوانید و یا با کلیک بر روی تصویر زیر، آن را دریافت نمائید.)

ادامه نوشته

غدیر شناسی

قرن‌ها پیش در چنین روزی:

برای همه پیامبران این روز، عید بوده و به جانشین‌هایشان هم سفارش‌اش را می‌کرده‌اند. عصای موسی در این روز اژدها شد و بر جادوگران فرعون پیروز شد. آتش، در این روز برای ابراهیم گلستان شد. حضرت موسی و عیسی هم در این روز جانشین‌هایشان را معرفی کردند.

... (بقیه مطلب را در ادامه بخوانید و یا با کلیک بر روی تصویر زیر، آن را دریافت نمائید.)

ادامه نوشته

من عاشق زندانم

زندان سخت است، سخت! وقتی در همین تاریکی نشسته باشی و تکه‌ای نان خشک و کوزه‌ای آب، جیره تمام روزت باشد؛ وقتی مجبور باشی در تاریکی نشسته بخوابی و نشسته نماز بخوانی؛ وقتی زنجیر بخواهد پایت را دو نیم کند و با شروع صبح یک دل سیر کتک خورده باشی... .

... (بقیه مطلب را در ادامه بخوانید و یا با کلیک بر روی تصویر زیر، آن را دریافت نمائید.)

ادامه نوشته

باید حساب دستمان بیاید

آخر الزمان است. هیچ جنسی خالصش پیدا نمی‌شود. همه چیز ناخنک خورده. خیلی ازچیزهایی که به دید تقدس به آن‌ها نگاه می‌کنیم، شاید از این اتفاق جان سالم به در نبرده باشند. در این روزگار قحطی اصالت، حکایت همه چیز مثل شیرهای پاکتی شده که اسم و رسم شیر دارد ولی دریغ از کمی مزه و خاصیت! 

... (بقیه مطلب را در ادامه بخوانید و یا با کلیک بر روی تصویر زیر، آن را دریافت نمائید.)

ادامه نوشته

پابرهنه تا بهشت

مصاحبه با حجت الاسلام شیخ جعفر تبریزی

شنیده بودیم که مرحوم میرزا جواد تبریزی قدس سره، در طول عمر شریفشان، با افرادی که طرح شبهاتی در مورد ائمه علیهم السلام و عقاید شیعیان می کردند مبارزاتی داشتند. می‌خواستیم در مورد این شبهات و عکس العمل  حضرت آقای تبریزی بیشتر بدانیم. بنابراين خاطر خدمت فرزند ایشان، حجت الاسلام شیخ جعفر تبریزی رفتیم و سوالاتمان را به صورت کتبی به دستشان رساندیم. ایشان نيز با بزرگواری پاسخ سوالاتمان را بسیار کامل دادند.

... (بقیه مطلب را در ادامه بخوانید و یا با کلیک بر روی تصویر زیر، آن را دریافت نمائید.)

ادامه نوشته

دلاک عاشق

توی محله میدانگاهی همه می شناختندش. 4 سال مونده بود تا هفتاد را رد کند، ولی بچه زغله های محل هم خودشان را رفیقش می دانستند. اصلا" حمام عموخان به خاطر نفسش صفا داشت و شلوغ بود. یک وقتی می شد 6- 7 نفر تو نوبت کیسه کشی یا سلمانی بودند. البت این ها بیشتر بهانه بود. همه دلشان قنج می رفت که حرفهای اوس ممد را بشنوند. قصه و مثل هایی که تعریف می کرد بیشتر از کیسه کشی با آب گرم و صفا دادن سرو صورت، حال ملت را جا می آورد. کار هر مشتری که تمام می شد داد میزد «جمال خوشگل خوشگلا صلوات». کل یوم توی حمام بود. نه فقط محل کارش که یک جورهایی پاتوقش هم حساب می شد. همیشه می شد آنجا پیدایش کرد الا روزهایی که تو مسجد هیئت   بود. یک ساعت به آمدن مردم آب سماورش جوش بود.

... (بقیه مطلب را در ادامه بخوانید و یا با کلیک بر روی تصویر زیر، آن را دریافت نمائید.)

ادامه نوشته

کدام فاطمه فاطمه است؟

هر سال ایام فاطمیه که می شود، در به در دنبال مجلسی می گردم که شأن قدسی و جلالی حضرت زهرا (س) در آن حفظ شود. شأن و مرتبه‌ای که در زیارت ایشان می‌خوانیم:«السلام علیکِ یا ممتحنه امتحنکِ الله الذی خلقکِ قبل ان یخلقک، فوجدکِ لما امتحنکِ صابره...» سلام؛ بانوی امتحان شده ای که خدای خالقت، امتحانت کرد قبل از اینکه خَلق ات کند و تو را در این امتحان صبور یافت...

... (بقیه مطلب را در ادامه بخوانید و یا با کلیک بر روی تصویر زیر، آن را دریافت نمائید.)

ادامه نوشته

چادر سیاهی که پرچم نهضت شد

آنان که کمر بسته اند برای حفظ اسلام، باید اشخاصی باشند که اگر همه رفتند، آنها بمانند.

امام خمینی (ره)

اولش این را بگویم: من هم یک هیئتی ام ـ  مثل اکثر خوانندگان بیرق ـ و دوست دارم تا  از آنها که به شان عشق می ورزم، بیشتر بدانم ـ مثل خیلی از هیئتی ها ـ تا پیش از این فاطمیه را یکی از مناسبت هایی می دانستم که ویژگی خاصی دارند. به خاطر روضه های ناموسی و غصه های مظلومیت و غربت اش. ولی جمله ای که از امام در اول متن آورده ام جنس دغدغه های فاطمیه ی امسالم را عوض کرد.

... (بقیه مطلب را در ادامه بخوانید و یا با کلیک بر روی تصویر زیر، آن را دریافت نمائید.)

ادامه نوشته

ما همه سرباز توایم، فاطمه!

انتخابات سال گذشته موجب شد تا همه ي ملت ايران، خواسته يا نا خواسته، وارد استخر سياست شوند. حتي آنهايي كه اصلا شناي سياسي بلد نبودند و از آب كلر اندود سياست هم خوششان نمي آمد را به زور در اين استخر غورطه دادند و با اين ورود دسته جمعي، - شكرخدا- ميزان بينش سياسي مردم هم  بالاتر رفت. اما آيا هر كسي كه حرف سياسي بزند و در بحث هاي سياسي شركت كند، يك سياست مدار است، ولو نسبتا؟ اصلا واجب است كه هر يك از ما بينش سياسي داشته باشيم و در حد اعلاي آن يك سياست مدار باشيم؟

... (بقیه مطلب را در ادامه بخوانید و یا با کلیک بر روی تصویر زیر، آن را دریافت نمائید.)

ادامه نوشته

خاموش ِخاموش ِخاموش!

مرد لقمه اي در دهانش مي گذارد: «نمي دوني چه سودي داره اين تجارت!» و همچنان که غذا را مي جود، ادامه مي دهد:«پارچه اونجا نصف قيمت مدينه است. سود خالصه، زن!». زن که انگار چيزي در گلويش گير کرده است، جواب مي دهد: «چه فايده! يه خورده از مردم ياد بگير! چقدر به زنهاشون مي رسند. همين زن همسايه، اين قدر طلا و جواهر داره که نمي دونه کدومو دست کنه!»  

... (بقیه مطلب را در ادامه بخوانید و یا با کلیک بر روی تصویر زیر، آن را دریافت نمائید.)

ادامه نوشته

دومین انقلاب حساس‌ترین انقلاب بود

فاطمه ماورای تاریخ

جملات خطبه حضرت زهرا را باید در گستره‌ی تاریخ نگاه کرد. خطبه ایشان نیاز به تحلیل و تفسیری طولانی دارد و برای رسیدن به تحلیل صحیح باید با عقل حضرت زهرا زندگی کنیم. چه کسی می تواند چنین بینشی داشته باشد که در جریان حاکمیت خلیفه اول انحراف کلی اسلام را ببیند؟

... (بقیه مطلب را در ادامه بخوانید و یا با کلیک بر روی تصویر زیر، آن را دریافت نمائید.)

ادامه نوشته

چرا سقیفه

آنچه در این نوشته از وقایع و نقل قول ها و تحلیل های تاریخی آمده است برگرفته از دو کتاب «تاریخ سیاسی اسلام؛ تاریخ خلفا» و «حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهم السلام» هر دو از استاد رسول جعفریان و مستند به کتب معتبر تاریخی مندرج در اين دو كتاب است. خوانندگان عزیزمی توانند برای اطلاع بیشتر از این مستندات  به این دو کتاب مراجعه کنند.

«به اطرافم نگریستم. دیدم که نه یاوری دارم و نه کسی که از من دفاع و حمایت کند جز خانواده ام که مایل نبودم جانشان به خطر بیفتد. پس خار در چشم فرو رفته دیده بر هم نهادم و با گلوی استخوان در آن گیر کرده جام تلخ را جرعه جرعه نوشیدم و در فرو خوردن خشم در امری که تلخ تر از گیاه حَنظَل و دردناک تر از فرو رفتن تیزی شمشیر در دل بود شکیبایی کردم. ( خطبه 217 نهج البلاغه )»

... (بقیه مطلب را در ادامه بخوانید و یا با کلیک بر روی تصویر زیر، آن را دریافت نمائید.)

ادامه نوشته

تکیه بر همین دیوار

ايستاده بود پشت همين در، تكيه داده به همين ديوار و در را روي پيامبري باز كرده بود كه هر صبح پيش ازمسجد مي آمد كه بگويد:« پدرت فدايت دخترم!» ايستاده بود پشت همين در، تكيه داده به همين ديوار، و در را روي پيامبري باز كرده بود، كه هر غروب می آمد که بگوید:«شادی دلم»، «پاره تنم».

ایستاده بود پشت در، تکیه داده بود به همین دیوار، و در را روی پیامبری بازکرده بود که مي خواست برود سفر و آمده بود زير گلوي او را ببوسد.

... (بقیه مطلب را در ادامه بخوانید و یا با کلیک بر روی تصویر زیر، آن را دریافت نمائید.)

ادامه نوشته

گشتی در بازار کتاب فاطمیه

گشتی در بازار کتاب فاطمیه

جست و جو برای پیدا کردن کتاب های تحلیلی مناسب، تازه و متنوع و معرفی آنها در صفحه پپیشخوان، ما را به نتایج خوبی نرساند. اول تصمیم گرفتم دو سه کتاب تازه؛ هم از حیث نگاه و محتوا و هم از حیث زمان چاپ و نشر پیدا کرده و معرفی کنم. کتابی که به جای رو کردن و روایت کردن صِرف اخبار و روایات، کمی بیشتر به این قسمت تاریخ اسلام روشنیِ تحلیل و نظر بتاباند.

... (بقیه مطلب را در ادامه بخوانید و یا با کلیک بر روی تصویر زیر، آن را دریافت نمائید.)

ادامه نوشته

اگر حکومت حضرت برپا شود

« تمام اهل زمین تسلیم اومی شود... درندگان در حکومت او در آرامش اند...آنقدر امنیت در حکومت او فراوان است که زنی می تواند از این سوی دنیا به آن سوی دنیا بدون هیچ مزاحمتی سفر کند و...».

...(بقیه مطلب را در ادامه بخوانید)

ادامه نوشته

آن‌قدر بلند... که غریب

*به دنیا نیامده بود که پدرش مرد. هنوز شش سالش تمام نشده بود که مادرش هم رفت پیش پدرش. تا عبدالمطلب و ابوطالب بودند اوضاع تحمل کردنی بود. بعد از آنها هم دیگر برای خودش مردی شده بود اما، تنها.

خودش می‌گفت: «در کودکی درد یتیمی داشتم و در بزرگی رنج غریبی.»

...(بقیه را در ادامه مطلب بخوانید)

ادامه نوشته

مبارزه با فتنه ای که هزار ماه طول کشید!

* جمعه، 21 رمضان، سال 40 هجری

امام بر فراز منبر بود. مردم دسته دسته می آمدند و بیعت می کردند. شرط کرد با هر که در جنگم جنگ کنید و با هر که د رصلحم صلح کنید. مردم پذیرفتند.84

با امام  بیعت نکرد.

می گفت:«جوان است و کم تجربه. سن و تجربه ی من بیشتر است برای خلافت.»

اما یزید را ولی عهد کرد. فراموش کرده بود حرفش را.

 

...(بقیه را در ادامه مطلب بخوانید)

ادامه نوشته

هميشه عجيب بود، زندگي‌اش  و مرگش

*دو نفر فرياد زدند: «مردم آرام باشيد، نمي گذاريد صداي امام به‌تان برسد. امام را اذيت نكنيد.»

ساكت شدند.

- آقا جان! نمي خواهيد حديثي بگوييد كه در دنيا و آخرت از آن بهره ببريم.

امام كلمه به كلمه گفت. آرام، تا هر بيست و چهار هزار نفر بنويسند.

- پدرم، موسي بن جعفر شنيده از پدرش جعفربن محمد و او از پدرش محمد بن علي بن ابي طالب كه گفت پيامبر حديث كرد مرا از جبرئيل كه شنيده از خداوند تعالي كلمه ي «لا اله الا الله» دژ محكم من است؛ هر كس داخل دژ من شود از عذاب من ايمن خواهد بود.

...(بقیه را در ادامه مطلب بخوانید)

ادامه نوشته

همه‌ی پاره هـای تن پیامبر

پژوهشی در روش ثابت سیاسی اهل بیت

 اشاره:

« مصباح الهدی» عنوان کتاب آشنایی‌ست از کلمات مرحوم حاج اسماعیل دولابی که در زمان حیات ظاهری ایشان و با اجازه خود ایشان منتشر شد. نام «مهدی طیب» را همه از روی جلد کتاب به یاد می آوریم. استاد مهدی طیب از نیروهای با سابقه‌ی انقلابی‌ست که نمایندگی دوره‌ی اول مجلس شورای اسلامی و پیشنهاد تأسیس عقیدتی سیاسی در نیروهای نظامی، برخی از سوابق وی است. توفیق بیست سال استفاده از محضر مرد خدا مرحوم میرزای دولابی و علاقه‌ی وافر قلبی و معرفتی به امام خمینی (ره)، آثار ایشان را رنگ و بویی دیگر داده است. این یادداشت، مکتوب سخنرانی‌ای است که با راهنمایی ایشان برای این ویژه نامه آماده شده است.

...(بقیه را در ادامه مطلب بخوانید)

ادامه نوشته

امیر صبر، آبروی صلح

- به کتاب خدا و سنت پیامبر عمل کنی.

- ولیعهد انتخاب نکنی، حکومت بعد از تو حق حسن؛ و اگر نبود حسین است.

- از علی جز به نیکی یاد نکنی.

- یاران و شیعیان علی را امان دهی.

- خطر و مزاحمت برای حسن بن علی و برادرش ایجاد نکنی.

این ها شرایط صلح بود با معاویه.

...(بقیه را در ادامه مطلب بخوانید)

ادامه نوشته

شش تدبير طلايي امام رضا عليه السلام

تحلیل رهبر معظم انقلاب از سیاست‌ورزی علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع)

بخش‌هایی از پیام حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به كنگره‌ی جهانی امام رضا علیه‌السلام در 18/5/63

باید اعتراف كنیم كه زندگی ائمه علیهم‌السّلام به درستی شناخته نشده و ارج و منزلت جهاد مرارت‌بار آنان حتی بر شیعیان شان پوشیده مانده است. مهم‌ترین چیزی كه در زندگی ائمه به‌طور شایسته مورد توجه قرار نگرفته، عنصر «مبارزه حاد سیاسی» است. از آغاز نیمه دوم قرن اول هجری كه خلافت اسلامی  به‌طور آشكار با پیرایه‌های سلطنت آمیخته شد و امامت اسلامی به حكومت جابرانه پادشاهی بدل گشت، ائمه اهل‌بیت علیهم‌السّلام، مبارزه سیاسی خود را به شیوه‌ای متناسب با اوضاع و شرائط، شدت بخشیدند. این مبارزه بزرگ‌ترین هدفش تشكیل نظام اسلامی و تأسیس حكومتی بر پایه امامت بود.

...(بقیه را در ادامه مطلب بخوانید)

ادامه نوشته

آیین

بودن یا نبودن مسئله این نیست

 به امام حسين عليه‏السلام مي‏گفتند: « شما که در مدينه و مکه محترميد؛ در يمن آن همه شيعه هست؛ به گوشه‏اي برويد و با يزيد کاري نداشته باشيد. يزيد هم با شما کاري نداشته باشد! اين همه مريد، اين همه شيعه؛ زندگي کنيد، عبادت و تبليغ کنيد! چرا قيام کرديد؟ قضيه چيست؟»

...(بقیه را در ادامه مطلب بخوانید)

دریافت صفحه نشریه

ادامه نوشته

تاریخ

 در مسیر صبح

 چند ماهی بیشتر به پایان سال 60 هجری نمانده است و معاویه سخت بیمار است. مغیره بن شعبه والی کوفه از نوابغ عرب و استاد حیله گری است. وقتی شنید معاویه قصد عزلش را دارد؛ سعی کرد تا با طرح نقشه ای شوم حکمرانی خود راحفظ کند. تصمیم گرفت آرزوی دیرینه و نهفته ي  معاویه رابرآورده کند. «آرزوی خلافت یزید».

با سی هزار دینار ایمان ده نفر ازکوفیان راخرید و به ریاست پسرش به سوی معاویه فرستاد. کوفیان و شامیان بیعت کردند.

...(بقیه را در ادامه مطلب بخوانید) 

ادامه نوشته